اهدا: به قربانیان حادثه تروریستی بغلان
انجيلاپگاهي انجيلاپگاهي

این چنین برلب ما شوق تبسم خشکید

دست مرموز ِ شرارت  باز گلهای چید

این چه زهریست در همسایگیی گلبته ها

که دل خوش گل و گلبته ِ این باغ ندید

شوق و گرمای بهارینه ِ اندام سحر

شده آماج تگرگ ، پیرهنش سرد ، سپید

عادتِ اهریمنی آخ  سیه دست شرر

نیزه از پشت زده  شیشه دلان ِ خورشید

 

 

فرانکفورت نوامبر 2007

 


November 7th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان